ضرب شست آمریکایی ها به اعتماد سیاستمداران جهان

تهران – ایرنا – اختلاف و درگیری بین اوکراین و روسیه با اعلام آمریکا به قصد زدن پایگاه در خاک اوکراین شروع شد؛ روسیه که نزدیک شدن ناتو به اروپای شرقی را برای خود تهدید تلقی می‌کرد، بارها در این باره هشدار داد و با شدت گرفتن زمزمه جنگ بین دو کشور، آمریکا در حمایت از اوکراین شروع به رجزخوانی علیه روسیه کرد، اما با شروع جنگ رجزخوانی‌ها در حد حرف باقی ماند.


به گزارش ایرنا پلاس، اگر اهل سرک کشیدن در اخبار و فضای مجازی بوده باشید، احتمالا از مدت‌ها قبل خبر درگیری و اختلافات اوکراین و روسیه به گوشتان خورده و درباره آن شنیده‌اید.  ماجرا از جایی جدی شد که آمریکایی‌ها اعلام کردند، قصد زدن پایگاه در خاک اوکراین را دارند. روسیه که همواره نزدیک شدن ناتو به اروپای شرقی را برای خود تهدید تلقی می‌کرد به اوکراین در این باره هشدار داد. نکته اینجاست که با  شدت گرفتن زمزمه جنگ این دو کشور، آمریکا در حمایت از اوکراین شروع به رجزخوانی علیه روسیه کرد. رجزخوانی‌هایی که در نهایت در حد حرف باقی ماند و به محض حمله روسیه، امریکا صرفا به اعلام تحریم اکتفا کرد و کشورهای غربی هم اعلام کردند که حاضر نیستند به خاطر اوکراین با کشوری که دارای سلاح هسته‌ای است درگیر شوند. اما اوکراین و رئیس جمهور این کشور اولین نفراتی نیستند که چوب اعتماد به آمریکا و عهد شکنی‌های آن را می‌خورند. جنگ روسیه و اوکراین بهانه‌ای شد تا سروقت همه  شخصیت‌های تاریخی برویم که در دوره‌ای به کدخدای جهان باج دادند اما از صفحه تاریخ سیاست حذف شدند.

زلنسکی در اوکراین



وقتی کری‌خوانی‌ها و تهدیدهای جنگی بین اوکراین و روسیه بالاگرفت. آمریکا کسی بود که حمایت تمام قد خود را در برابر اوکراین اعلام کرد و حتی دست به تهدید روسیه زد و بایدن اعلام کرد: «حمله به اوکراین بهای سنگینی خواهد داشت» اما به محض پیشروی روس‌ها در خاک این کشور امریکا نه تنها برای حمایت از اوکراین وارد عمل نشد که حتی روس‌ها ظرف دو روز به نزدیکی پایتخت این کشور رسیدند و زلنسکی، رئیس جمهور این کشورصراحتا از تنها ماندن کشورش گفت و امریکایی ها دست آخر به جای حمایت‌های تمام قد به تحریم روسیه بسنده کردند و ترجیح دادند که راه‌های فرار از کی‌یف را به رئیس‌جمهور شکست خورده اوکراین معرفی کنند.


ضرب شست آمریکایی‌ها به اعتماد سیاستمداران جهان




اشرف غنی در افغانستان

لازم نیست برای این مورد حافظه تاریخی خودتان را چندان به عقب برگردانید. تقریبا 6 ماه پیش بود که طالبان شهر به شهر در افغانستان پیشروی کرد و آمریکایی‌هایی که درست 20 سال قبل به بهانه نجات افغان‌ها از دست طالبان دست به اشغالگری در این کشور زده بودند درست سربزنگاه دست به فرار زدند. اشرف غنی رئیس‌جمهور وقت افغانستان که حسابی تخم‌مرغ‌هایش را در سبد اعتماد به آمریکا ریخته بود وقتی در مقابل نیروهای طالبان خود را تنها دید دست به فرار زد و در نهایت به اشتباه بودن اعتمادش به آمریکایی‌ها اعتراف کرد و گفت: کارنامه زندگی من نابود شد و من قربانی توافقهای آمریکا با طالبان شدم.



محمد مرسی در مصر



وقتی با انقلاب مصر حسنی مبارک بعد از سالهای طولانی از مسند قدرت سقوط کرد. محمد مرسی از جنبش اخوان المسلمین به ریاست جمهوری کشور مصر رسید. تحلیلگران می‌گویند انقلاب مردمی مصر در سال 2011 نشان‌دهنده دوران جدیدی در این کشور برای مردمی بود که علیه وابستگی سرزمینشان نسبت به آمریکا و اسرائیل دست به انقلاب زده بودند. اما مدتی بعد مرسی روش متفاوت تری نسبت به ماهیت انقلاب مصر پیش گرفت تا جایی که طی یک نامه به رژیم خود را دوست و وفادار رژیم صهیونیستی خواند! اما این تنها اشتباه مرسی نبود چون او بعد از مدتی دست دوستی به سمت آمریکایی‌ها دراز کرد و حتی پای مذاکره با انها نشست تا 40درصد صحرای سینا را بفروشد اما در همین زمان آمریکایی‌ها با  حمایت مخفیانه از مخالفان مرسی زمینه‌های کودتا در مصر را فراهم کردند تا جایی که سرانجام السیسی سال 2013 مرسی را برکنار و روانه زندان کرد.


ضرب شست آمریکایی‌ها به اعتماد سیاستمداران جهان



گورباچف در شوروی

میخائیل گورباچف به عنوان آخرین دبیر کل حزب کمونیست شوروی بود. کسی که بسیاری از کارشناسان می‌گویند در دوره مسئولیت خود شیفتگی‌اش نسبت به غربی‌ها به وضوح قابل مشاهده بود تا جایی که در آن زمان امام خمینی هم طی یک نامه به گورباچف نسبت به فروپاشی شوروی هشدار داد. با این حال این دولتمرد را هم می‌توان یکی از زخم خوردگان اعتماد به آمریکا دانست. گورباچف پیمان‌ها و توافقاتی با غربی‌ها امضا ‌کرد که ضمانت اجرای آنها مشخص نبود. تحلیلگران در این باره می‌گویند وقتی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای امضا شد، روس‌ها به تعهداتشان دقیقا عمل کردند، اما هیچ سندی وجود نداشت که نشان دهد که آمریکایی‌ها هم  به تعهداتشان عمل کردند یا نه؟ تاجایی که حتی رهبر انقلاب در بیانات خود درباره اعتماد به گورباچف فرموده‌اند: «آغوش باز، چهره باز، چهره خندان، تجلیل و تبجیل و تشویق و احترام غربیها، گورباچف را فریب داد. او به غربیها و آمریکاییها اعتماد کرد؛ اما فریب خورد» حتی رسانه‌های مختلف نیز مدام از این حرف می‌زدند که شوروری در حال فروپاشی است و گورباچف برای جلوگیری از این کار همچنان باید به آمریکایی‌ها امتیاز بدهند اما در نهایت خبری از حمایت غربی‌ها نشد تا جایی که گورباچف با فروپاشی شوروی اعتراف کرد:حرف و عمل غربی‌ها با هم تناقض دارد.



صدام در عراق

این دیکتاتور رژیم بعث یکی از  شاخص ترین چهره‌های سیاسی است که همواره می‌شود از او به عنوان مثال نقض اعتماد به غربی‌ها و آمریکایی‌ها یاد کرد. او به طور مشخص در سال 1359 با حمایت و پشتوانه محکم آمریکا و غرب به ایران حمله کرد کسی که قصد داشت ظرف سه روز به تهران برسد ولی بعد از هشت سال مجبور به عقب نشینی شد؛ اما بعدها با حمله صدام به کویت امریکا از طریق شورای امنیت دستور حمله نظامی به عراق را صادر کرد اما این تمام ماجرا نبود چون سرانجام سال 2003 نیز امریکا  با حمله مستقیم به عراق و اشغال آن رژیم بعث صدام را سرنگون کرد.


ضرب شست آمریکایی‌ها به اعتماد سیاستمداران جهان




معمر قذافی در لیبی

چند دهه پیش کشور لیبی به خاطر فعالیت‌های هسته‌ای خود به شدت تحت فشار و تحریم‌های آمریکا قرار گرفت تا اینکه در نهایت سال 2001 مذاکرات میان دو کشور شکل گرفت و بعد از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 گفت‌وگوها روند جدی‌تری پیدا کرد .سرانجام  قذافی با همه تقاضاهای امریکا در راستای انهدام و جابه‌جایی امکانات هسته‌ای لیبی موافقت کرد. این کشور سال 2004 نیز معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا کرد و بازرسان آمریکایی و انگلیسی برای ازبین بردن سلاح‌ها وارد این کشور شدند.این در حالی بود که سال 2006 آمریکا برای جلب اعتماد این لیبی پیمان همکاری‌های اقتصادی را به امضا رساند؛ اما درست 5 سال بعد با بالا گرفتن اعتراضات مردم لیبی، آمریکا و انگلیس در این کشور دست به حمله زدند و قذافی در نهایت از قدرت کنار رفت و کشته شد.

حسنی مبارک در مصر

این دیکتاتور مصری را به عنوان یکی از وفاداران همیشگی ایالات متحده می‌شناسند. او همواره تعهد و تلاش زیادی در همکاری با آمریکایی‌ها در غرب آسیا داشت تا جایی که کشورش را درست مطابق میل آنها اداره می‌کرد و حامی منافع رژیم اسرائیل هم بود. حتی ریگان در نامه‌اش حسنی مبارک را با عبارت«حسنی عزیزم» خطاب  کرد؛ اما در نهایت بعد از فسادهای گسترده مالی حسنی مبارک وقتی مصری‌ها دست به اعتراض زدند دیگر خبری از حمایت امریکایی‌ها از رفیق دیرینه‌شان در غرب آسیا نبود.



آخرین بروزرسانی سایت: 1400-12-18 19:40

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *