ابداعی که در تنظیم این ماده شده و شاید در آن روز نیز بجا مینمود است، از بین بردن امتیاز بین اجاره خدمه و کارگر از اجاره کسانی است که به عنوان پیشهور یا مقاطعه کار انجام کاری را به عهده میگیرند. ولی، خواهیم دید که این تمیز اکنون مبنای تقسیم اجارههای مشمول قوانین کار از اجارههایی است که محجور وکیل vip هم چنان تابع قوانین مدنی باقی مانده است. بطور مسلم، اگر امروز ماده ۵۱۳ قانون مدنی تنظیم میشد، این تمیز فراموش نمیگردید و قانونگذار همه اقسام اجاره خدمه و کارگران را در یک طبقه نمیآورد. در اجاره اشخاص کسی که اجاره میکند مستاجر و کسی که مورد اجاره واقع میشود اجیر و مالالاجاره اجرت نامیده میشود.
محجور کیست؟
پس در فقه اقسام دیگری برای حجر و در نتیجه محجورین ذکر کردهاند، اما قانون مدنی ایران غیر از سه نوع یاد شده اشخاص دیگری را محجور نشناخته است. نکته قابل توجه در شناسایی انواع محجورین این است که از دیدگاه قانون مدنی حجر و منع مورد نظر به علت نقص یا فقد اراده و تمیز شخص محجور ایجاد میشود و قانون گذار افرادی را که به علت صغر سن یا نرسیدن به مرحله رشد یا اختلال قوای عقلی نقصی در اراده دارند یا فاقد ارادهاند حمایت، و ممنوع از تصرف و محجور کرده است.
واژه غیر رشید با سفیه مترادف است. سفیه در لغت به معنی جاهل و احمق است و در فقه و حقوق مدنی به کسی سفیه میگویند که عادت او اسراف و تبذیر در خرج است و تصرفات مالی او عاقلانه نیست. کسی که اموال خود را بطور متعارف و به شیوه عقلا مصرف نمیکند و در معاملاتش به سود و زیان و نیرنگ و فریب توجه ندارد و اموال خود را در راههای ناشایسته صرف میکند سفیه یا غیر رشید میگویند. جنون عرفا دارای درجاتی است و برخی از دیوانگان حالت خطرناکی دارند، در صورتی که برخی دیگر آرام و بیآزار هستند. در برخی از کشورها مانند فرانسه بین درجات جنون تفکیک قائل میشوند و متناسب با درجه آن قانون اعمال میشود. اما در حقوق ایران قانون گذار بدون هیچگونه توجهی به این درجات با استناد به ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی میگوید.
انواع محجورین
به کسی گفته میشود که خود را برای مدت معین به اجاره میدهد، به گونهای که یا تمام منافع او در این مدت از آن مستاجر باشد، یا منفعت خاصی از کار او به مستاجر تعلق گیرد. در این قرارداد، منفعت شخص اجیر واگذار میشود و انجام کاری که موضوع توافق قرار گرفته مقید به مباشرت خود اوست: بدین معنی که نتیجه مورد نظر طرفین تنها انجام دادن کار معین نیست؛ انجام دادن آن کار به وسیله اجیر است.
برای مثال، خادمی که در برابر اجرت ماهیانه تمام منافع خود را در اختیار مخدوم میگذارد یا کارگری که برای مدت یک سال برای خیاطی یا نجاری به استخدام کارفرمایی در میآید، اجیر خاص است. اینجا
که مطلق و عام نیز گفته شده است، به کسی میگویند که انجام دادن کاری را به عهده گرفته است. در اجرای کاری که اجیر به عهده دارد یا مباشرت شخص او شرط نیست (چنانکه مقاطعه کاری ملتزم شود جادهای را ظرف مدت چهار ماه آسفالت کند) یا، اگر مباشرت شخص مستاجر مورد نظر است، مدتی برای انجام دادن کار معین نمیشود (مانند خیاطی که دوختن پارچهای را به عهده میگیرد).
محجور غیر ممیز
حیوانی که مورد اجاره است باید برای همان مقصودی استعمال شود که قصد طرفین بوده است؛ بنابراین، حیوانی که برای سواری اجاره شده است نمیتوان برای بارکشی استعمال نمود. ضمانت اجرای تعدی مستاجر، ایجاد حق فسخ برای موجر (در صورت عدم امکان منع مستاجر) و ضمان مستاجر در صورت تلف و نقص حیوان است. حتی، با ملاحظه ماده ۴۹۶ قانون مدنی وجود حق فسخ پیش از احراز عدم امکان منع مستاجر، دور از ذهن نیست. چنانکه عین کلی میتواند مورد بیع قرار گیرد ممکن است منفعت کلی مورد اجاره واقع شود در این صورت موجر تعهد مینماید که منفعت فردی از افراد کلی مورد اجاره واقع شود در این صورت موجر تعهد مینماید که منفعت فردی از افراد کلی مورد اجاره واقع شود در این صورت موجر تعهد مینماید که منفعت فردی از افراد کلی مورد اجاره را به مستاجر تملیک بنماید و تملیک به وسیله تسلیم فرد معینی از کلی به عمل میآید و پس از آن مستاجر مالک منافع شده و نمیتواند تبدیل آن را به فرد دیگر بخواهد.